سلام ....
یه نامه ی عاشقانه خیلی زیبا .حرفهای یک عاشق مجنون صفت با معشوق لیلی تبار!
به نقل از دعای ابوحمزه ثمالی:
الهی لا توءدبنی بعقوبتک ....
آخدادلت میاد من رو با شکنجه ادب کنی .برایم نقشه بکشی؟ اگه اینطور باشه پس از کجا به من خیر برسه؟جزتو!
بک عرفتک وانت ....
به تو شناختمت وتو رهنمودی مرا برخودت وخواندی مرا بسویت واگر تو نبودی نمیدانستم تو کی هستی،حمد مال خداییست که بخوانمش واو اجابت کند ....
واخلوبه حیث شئت ....
وخلوت کنم با او هر جا که بخوام وبرای راز دلم بدون هیچ واسطه از او حاجتم رو براورده بخواهم؟!
الحمدالله الذی تحبب الی ....
ستایش خدایی را که مرا بدوستی برگزیدبا آنکه از من بی نیاز بود.
واعلم انّک ....
ومیدانم که تو برای امیدواردر مقام اجابتی ومراقب احوال پریشان خاطران.
واسئلواالله من فضله ....
از فضل خدا بخواهید که او به شما بندگان مهربان است .
الهی ربیتنی فی نعمتک ....
خداوندا! کودکی بیش نبودم که مرا به نعمت واحسان خود پروراندی ودر بزرگی سربلندم ساختی!
حجتی یا الله فی جراتی ....
امید آن دارم که با این گونه بدیهای من ،امیدی را که به کرمت دارم بدل به نومیدی نسازی آرزویم را بر آوری ودعایم را اجابت کنی.
وتؤخّر العقوبه بحلمک ....
بردباری تو به گناهم میکشاند وجرات میبخشد وپرده پوشیت به بی پرواییم میخواند.
ادامه ی این نامه ی عاشقانه رو میتونید از کتاب مفاتیح الجنان نوشته آشیخ عباس قمی بخوانید. برا من که اولین بار بود معنیش رو میخوندم واقعا جالب وعاشقانه بود .بنده(عاشق) وخدا(معشوق).
التمس دعا ....
یامحمد وعلی
یا غیاث ....
نوشته شده توسط : حسن ک.نظری(امٌل جان)
